***این متن مربوط به «صوت شماره ۴۳۵: صفحه ۱۰۷ تا ۱۰۸» است و اصلاح الفبای توحید، صفحه‌ 108 در آرشیوهای قدیمی با نام‌های «صوت شماره 435: صفحه 103 تا 110» و «صوت شماره 294: صفحه 97 تا 116» نیز ذخیره شده است. 

314- انسان در تنگنا

کتاب دوره میزان‌الحکمة، جلد 9، باب‌القضاوالقدر، صفحه‌ 465؛ کتاب اعلام‌الدین، صفحه‌ 309، از امام جواد.

«إذا نَزَلَ القَضاءْ ضاقَ الفَضاءُ» یعنی وقتی‌که خدا اراده به یک‌چیز می‌کند، تنگنا ایجاد می‌شود بر انسان و دست‌وپایش در گل می‌رود و نمی‌تواند کاری بکند. یک کوچه می‌سازد، می‌گوید باید داخل این کوچه بروی! اگر]کوچه تنگ است، کوچه بن‌بست است، کوچه پر از جانور است، هر چه هست باید بروی!

315- منصب قضا برای غیر از پیغمبر و جانشینان منصوصش نامشروع است

کتاب دوره میزان‌الحکمة، جلد 9، باب القضا بَینَ الناس، صفحه‌ 468؛ کتاب فروع کافی، جلد 3، صفحه‌ 406، حدیث 1، از امام صادق.

«اِتَّقُوا اَلْحُكُومَةَ فَإِنَّ اَلْحُكُومَةَ إِنَّمَا هِيَ لِلْإِمَامِ اَلْعَالِمِ بِالْقَضَاءِ اَلْعَادِلِ فِي اَلْمُسْلِمِينَ لِنَبِيٍّ أَوْ وَصِيِّ نَبِيٍّ» می‌گوید که قضا منصبی است که به هر کسی نباید بدهند و هر کسی حق ندارد دخالت کند! باید کسی باشد که عالم به قضا باشد، عادل باشد، امام باشد! حالا ممکن است یک نفر بیاید این‌ها را ماست‌مالی کند و بگوید آقا ما هستیم، این آخرش را نمی‌تواند کاری بکند! می‌گوید این منصب فقط برای پیغمبر است یا جانشین بر حقش که در غدیر خم حکمش آمده!

316- سرنوشت قضات در محکمه‌ی الهی

کتاب دوره میزان‌الحکمة، جلد 9، باب القضا بَینَ الناس، صفحه‌ 478؛ کتاب کنزالعمال، حدیث 4989.

«لَيَأتِيَنَّ علَى القاضي العَدلِ يَومَ القِيامَةِ ساعَةٌ» می‌گوید یک قاضی مُرد؛ خیلی هم عادل بود، خیلی هم آدم خوبی بود، خیلی هم مؤمن بود، خیلی هوای مردم را داشت. «يَتَمَنّى» این‌قدر خدا پوستش را کَند، در قیامت می‌کَند، عذابش می‌دهد که «أنّهُ لم يَقْضِ بينَ اثنَينِ في تَمرَةٍ قَطُّ» می‌گوید، آرزو می‌کند: کاش بین دو نفر، روی یک دانه هسته‌ی خرما هم قضاوت نمی‌کرد!