پرسش: [در صوت نیامده است]

پاسخ: از این کلماتِ پیغمبر مهم‌تر، خودِ قرآن است «وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»[1] خدا را نشناخت هیچ‌کس طبق آن فاکتور که حق است چون خدا حق است و شناختش هم باید حق باشد. حق هم یعنی ذره‌ای، سرسوزنی نباید باطل یا واهی در آن باشد.

اما این‌که شناخت خدا منظور همان شناخت اهل‌بیت است، ببینید اهل‌بیت اگر قرار باشد کنار خدا بیایند ما می‌شویم دوگانه‌پرستی (یعنی هم خدا هم اهل‌بیت).

اهل‌بیت جایگاهشان همان است که در سوره‌ نور در آیه‌ی نور معرفی‌شان می‌کند و می‌گوید این‌ها حائل هستند بین خلق و خالق. چه‌جوری حائل هستند؟ چه‌جوری حجاب هستند؟ در خیلی جاها هم حضرات خودشان را معرفی می‌کنند، می‌گویند: «أَنَا حُجَّةُ اللَّهِأَنَا حِجابُ اللَّهِ» این حجاب و حاجب هم حکم چراغی است؛ چراغی که نور را از بالا می‌گیرد می‌فرستد پایین!

یا یک‌جای دیگر (قطعات مختلفی دارد در آن آیه‌ی نور) هر یک از ائمه یک‌جوری تشبیه شده‌اند در آن آیه. بعضی‌هایشان هم می‌گویند ما شیشه هستیم که شیشه رد می‌کند، شیشه مانع نمی‌شود، شیشه صاف است، عایق است، از خدا می‌گیرد می‌دهد به خلقش. یک‌جوری می‌شود گفت این‌ها صافی هستند در استفهامات توحیدی؛ یعنی هر آنچه ما می‌طلبیم از خدا، باید از صافی این‌ها رد شود. برای همین هم ما یک غوری[2] در آیات کردیم بعد چون مبین آیات و مفسر آیات اهل‌بیت هستند، آمدیم سراغ مفاتیح که گزیده‌ای از کلمات معصومین هست که این‌ها خود تفسیر هستند.

ولی این‌که ما باید الفبای توحید را بشناسیم، به خاطر این‌که وضع غیبت به پایان رسیده دقیقاً و یقیناً، و شاید ثانیه‌های آخرش است و ما هستیم و «یَأْتِ بِدینٍ جَدید» و این دین جدید هم که نمی‌تواند امام زمان دین بیاورد چون امام دین نمی‌آورد، پیغمبر دین می‌آورد و امام شارح و حافظ و مبین است. حتماً این دینی که می‌خواهد بیاورد «یَأْتِ بِدینٍ جَدید» همان دین جدش است که اولاً دچار تقیه بود از همان روز نخست، از روز اول که پیغمبر آغاز کرد رسالت را گرفتار شد با آن کسی که با او توی غار بود، تقیه شروع شد و بعد هم که او خانه‌ی ابوسفیان را مأمن قرار داد باز ادامه‌ی تقیه بود و بعد آمد تا ازدواج‌های مصلحتی که باز تداوم تقیه بود که همه‌ی این‌ها سنگین بود برای اسلام و برای مسلمان که بخواهد از آن صافی پیغمبر خدا را نگاه کند ولی چون دین تقیه‌ای بود، دین غیبت بود، از این صافی‌ها باید رد می‌شد و چاره‌ای هم نداشت! درِ غدیر را هم که گِل گرفتند و بستندش بلافاصله بعد از شهادت پیغمبر! پس الآن آن دینی که برای ما بیاورد، آن ناگفته‌ی نبوی و ناگفته‌ی علوی است که امام عصر که زمانش ایجاب نمی‌کند تقیه را، همه را پوست‌کنده می‌گوید؛ هر آنچه باید می‌آمد و نیامد و هر آنچه باید گفته می‌شد و گفته نشد!

[1] سوره‌ زمر، آیه‌ 67

[2] تفکر و تأمل کردن (فرهنگ فارسی معین)