(این متن مربوط به «صوت شماره ۱۰۶: صفحه ۲۱ تا ۲۲» است و اصلاح الفبای توحید، صفحه‌ 21 در آرشیوهای قدیمی با نام‌های «صوت شماره 106: صفحه‌ 21 تا 26»، «صوت شماره 412: صفحه‌ 21 و 22»، «صوت شماره 491: صفحه‌ 19 تا 22» و «صوت شماره 492: صفحه‌ 21 و 22» نیز ذخیره شده است که گردآورنده به «صوت‌های شماره ۴۹۱ و ۴۹۲» دسترسی نداشت.)

98- خدای مبرای از خشونت:

صحیفه سجادیه، از دعای سی و هفتم- «سُنّتَکَ الْإِفْضَالُ وَ عَادَتَکَ الْإِحْسَانُ وَ سَبِیلَکَ الْعَفْوُ» حضرت فرمود: خدای باری‌تعالی سنتش، راهش، مذهبش بخشش و عطوفت است و عادتش این است که کمک کند و گره‌ها را باز کند و راهش بخشش و بنده‌نوازی است.

 

99- در معرفی فرمانروایی خدا:

صحیفه سجادیه، از دعای چهل و هفتم- «أَنْتَ الّذِی قَدّرْتَ کُلّ شَیْ‌ءٍ تَقْدِیراً» باز رفتیم در بحث جبر. می‌گوید: خدایا، تو کسی هستی که تقدیر کردی و تقدیراتِ تو همان چهارچوب حیات جانداران است؛ یعنی یک دیواری کشیده این حیطه‌ی قدرت تو که آن‌ها در همان حوزه می‌توانند تنفس کنند «وَ یَسّرْتَ کُلّ شَیْ‌ءٍ تَیْسِیراً» در حین این‌که قلم دست تو است، همه‌کاره هستی، همه‌چیز را آسان کردی. این یکی از ادله‌ی ما است که اسلام واقعی همه‌چیزش آسان و راحت است. «وَ لَمْ یَقُمْ لِسُلْطَانِکَ سُلْطَانٌ» قدرت تو فرا محیط است که همه‌ی قدرتمندان زیر سلطه‌ی تو قرار دارند.

 

100- شناخت ذاتی خدا:

صحیفه سجادیه، از دعای چهل و هفتم- «سُبْحَانَکَ لَا تُحَسّ وَ لَا تُجَسّ وَ لَا تُمَسّ وَ لَا تُکَادُ وَ لَا تُمَاطُ وَ لَا تُنَازَعُ» می‌گوید: خدا را سپاس که این عناوین را دارد، این معرفت به او تعلق دارد، خدایی که «لَا تُحَسّ» حس نمی‌شود چون انسان وقتی می‌خواهد حس بکند باید ببیند! حس، ما حواس پنج‌گانه داریم؛ پنج تا حس داریم با هیچ‌کدام از این حس‌ها خدا تعقیب نمی‌شود «وَ لَا تُجَسّ» یعنی خدا جستجو نمی‌شود. هرچه‌قدر بگردیم پیدایش نمی‌کنیم. «وَ لَا تُمَسّ» خدا مسح نمی‌شود چون جسم ندارد، هیکل ندارد. «وَ لَا تُکَادُ» خدا تحت فریب قرار نمی‌گیرد که من بخواهم کلاه سرش بگذارم. «وَ لَا تُنَازَعُ» خدا نمی‌شود با او دعوا کرد. خب حالا ما از خدا می‌پرسیم خدایا، تو که این‌طوری هستی که نه حس می‌شوی، نه جستجو می‌شوی، نه مسح می‌شوی، نه قابل شانتاژ هستی، نه می‌شود با تو مرافعه کرد، این بشر را هم آوردی پس باید خودت تکلیف ما را روشن کنی!