پرسش: [در صوت نیامده است]

پاسخ: به خدا بگو، بگو خدايا، ما عمري تشنه و عطشانِ صفات نرم و لطيف و خوب تو بوديم. به مردم وعده داديم كه تو كريم هستي، لطیف هستی! نهايتاً این‌جوری شد كه الآن هم از نَفْس خودمان خجل هستيم به خاطر این‌که كار كرديم و نتيجه نگرفتيم، (هميشه بايد چكش نَفْس اماره را بخوريم! توبيخ مي‌شويم كه چه شد پس؟ كو خدايتان؟ کو اسماءش؟ کو صفاتش؟ کو وعده‌هايش؟) هم از ديگران كه یک‌عمری ارائه‌ي طريق كرديم و آن‌ها را هم الآن در وضعيت بدي مي‌بينيم! آن‌ها با زبان حال مي‌گويند (اگر با زبان بدن هم نگويند) مي‌گويند چه شد پس این خدا؟ البته سابقه داشته و انبياء خیلی‌هایشان این‌جوری بودند! برای خيلي‌هایشان خداوند وعده‌هایش را محقق نكرد و آن‌ها از بيخ و بن بريدند! مثل يونس كه خدا وعده كرد و عمل نكرد و او هم ديگر خجالت كشيد كه به شهر برگردد و رو به دريا گذاشت یا اشخاص ديگر!

ان‌شاءالله خدا به ضعف ما رحم كند! «اللَّهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْكُمْ» زياد بگو موقعی كه خيلي كم مي‌آوري و «وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِيفاً»! فردا شب، شهادت جدمان امام سجاد است به روايت قوي‌تر و پايان محرم هم هست.