موقعیت خاصی است، در عقبهی العجب است! این شانزدهمین سال انتظار که اعداءالحجه سعی میکنند تا انسان را به اَنحای[1] مختلف سرگرم نفسانیات کرده و لذائذ را بر ما چیره کنند، باید بسیار مراقب باشیم که لحظات حساسی است که دستمان در بیعت اماممان هست و خداوند حاضر و ناظر بر تمامی حرکات و سکنات ما است! هر عملی که انسان را غافل میکند از قانون انتظار و ظهور را کمرنگ میکند برایش و فرج را غیرضروری مینمایاند، باید اجتناب کند!
سفارش این است که در این عقبهی ولادت امام سجاد که برابر است با شب جمعه، (حائل بین ولادت امام عصر) سعی بر این باشد که از این امواج خروشانِ کاذبِ دریای زمان عبور کرد و عبور موفقیتآمیز به این است که انسان توجهاتش به اصل وفاداری به امام باشد و همهچیز را فرع بداند، حتی نَفَس کشیدن را زیرا حیات بدون امام، ممات است! پس نَفَس کشیدن در غیبت یعنی دستوپا زدن در لجنزار بدیها، شرارتها، زشتیها و خرابیها! نصیحتی که ائمه میکنند و اجداد ما موعظه کردند، این است که انسان یادش نرود اینجا محل آزار و اذیت است! «اَلدُّنْيَا سِجْنُ اَلْمُؤْمِنِ» و این زندان عمومی که نامش غیبت است، در همهی مراتب «ایذایی» است پس ما خودمان این آزار و اذیت روزگار را بیشتر نکنیم و تفاهم داشته باشیم و هماهنگ باشیم با هم! اگر قرار باشد که از کسی خرده بگیریم، کمکم انسان از خودش هم خرده میگیرد، از خودش هم زده میشود، از خودش هم بدش میآید، از خدای خودش هم! وقتیکه پشت درِ اجابت میماند و ناله میکند و جواب نمیآید، از خدای خودش هم بیزار میشود! بنابراین قضاوت مهم است! اینکه من از این شخص بدم میآید، نفرت دارم یا [صوت قطع شده است].
[1]– روشها، راهها