روز مبعث، بعثتی است که خداوند همه را زیر یک پرچم و لِوا جمع کرده؛ با توحید (به معنای وحدت در پرستش) و وحدت کلام (به معنای یگانگی در عبادت) و وحدت در خلق (که یکی شدن و همبستگی و پیوستگی است) اراده کرد تا پای شیطان را از حوزهی انسانی قطع کند. شیطان همهجا باعث تَشَتُتِ[1] آراء، درگیری، اختلاف، بدبینی و کینه است. اکنونکه در روزهای پایانی العجب هستیم و شانزدهم العجب است که به ما به نصرت کامله و حکمت بالغه وعده دادهاند و به تأخیر افتاده، یک نوع معامله و محاورهای داشته باشیم که ما آنجایی که حقوق شخصی است درگذشتیم و کوتاه آمدیم و وقتیکه پای اتحاد در عبادت به میان میآید، باید انسان فدا کند همهچیز را!
یادتان نرود که یکی از شعائر امروز که در سنت و سیره و قول نبوی متجلی است، این است که: «بُعِثْتُ بِالشَریعَةِ السَمْحَةِ السَهْلَةِ»! مبعوث شدم به شرایط، قواعد، دین و مکتبی که همهچیزش بر پایهی آسودگی خاطر مردم و آسایش فکر عامه است! خدا شل گرفت قواعد را و آسان گرفت فرامینش را تا انسان احساس خستگی و ذلت و خفت و خواری نکند! ما زندگی را نباید برای خودمان سخت کنیم و کمربند دینمان را آنقدر محکم ببندیم که برای خودمان و عزیزانمان ایجاد نگرانی و وقفه و اشکال کنیم!
از شعائر بزرگ امروز «وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ»[2] است! رحمت الهی به معنای داشتن زندگی شاد، شیرین، خوب و خرم، هدفِ این پیغمبر است! این رسول آمده تا انسان را به انسانیت پاس بدارد و بشر را مورد نوازش قرار بدهد! ما خودمان باید رعایت این منازل عرفانی را بکنیم! «یا رَحْمَةِ اللّهِ الْوَاسِعَة» که در زیارت ختمیمرتبت است، میگوید رحمت او وسیع است؛ یعنی اغماض، كظم، گذشت، فروتنی و کوتاه آمدن در قضاوتها، در بینشها، در برخوردها جزء اصول اولیهی توحید است. بیایید با خدای خود امروز بیعت کنید به اینکه هر چه کردیم که باعث آزار و اذیت شد، آن را امروز به یُمن ختمیمرتبت هزینه کن تا این بداءهای[3] مزاحم و این تکرر در عدم اجابت دعا (که باعث خفگی احوال روحانی شده و خستگی نَفْس وجدانی را شامل شده) ما را رها کند و به اتمام برسد این شرالازمنه که همهی ما در قفس هستیم و بی نَفَس هستیم؛ و غیبت یعنی مجموعهی قفسهای شکسته و تیرهوتار همراه با اعمال شاقه در حالی که «ظهور» نوازشگر و «فرج» هدایتکننده است! امیدوارم که این روز مبارک باشد بر همهی شما!
[1]– اختلاف، تفرقه
[2]– سوره انبیاء، آیه 107
[3]– بَداء اصطلاحی در کلام شیعه است به معنای آشکار شدن امری از ناحیهی خداوند برخلاف آنچه مورد انتظار بندگان بوده است.