***این متن مربوط به «صوت شماره ۴۳۳: صفحه ۹۵ تا ۹۶» است و اصلاح الفباي توحيد، صفحه 9۶ در آرشیوهای قدیمی با نامهای «صوت شماره 43۳: صفحه 9۵ تا 9۸» و «صوت شماره 293: صفحه 85 تا 96» نیز ذخیره شده است.
279- از متکبر تعجب است
کتاب دوره میزانالحکمة، جلد 7، بابالعَجَب، صفحه 62؛ کتاب نهجالبلاغه، حکمت 126، از مولا علی.
«عَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ اَلَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ يَكُونُ غَداً» حضرت میگوید من تعجب میکنم یک نفر خودمختار میشود، متکبر میشود، مغرور میشود، در هر ردهای خودش را میگیرد! حضرت میگويد يادت رفته كه تو یک سال قبل از تولدت یک قطره آب بودی، اسپرم بودی و بعد هم که از دنیا میروی، دفنت میکنند، جیفه میشوی يعني مردار میشوی! یعنی اینکه اگر روی بدنت خاک نریزند، سنگ نگذارند، بوی گندت اهالی شهر را نابود میکند! جانورهایی که تولید میکند مغزت و شکمت، جانورهایی که از بیرون به تو حمله میکنند، اگر رویت را نپوشانند، اینها آزار میدهند اهالی شهر را. تکبر هم یکی از اسامی خدا است. یعني فقط ذات اقدس کبریایی است که متکبر است که در سوره حشر تکبر را به خودش نسبت میدهد، میگوید من متکبر هستم و واقعاً متکبر او باید باشد نه ما!
280- عادلترین مردم کیست؟
کتاب دوره میزانالحکمة، جلد 7، بابالعدل، صفحه 100؛ کتاب غررالحکم، حدیث 3242، از مولانا علی.
«أَعْدَلُ النَّاسِ مَنْ أَنْصَفَ عَنْ قُوَّةٍ» عادلترین مردم کسی است که زورش از همه بیشتر است ولی انصاف دارد. چون من زورم بیشتر است، دماغها را خرد نکنم! وجدان داشته باشم! بقیه را هم انسان بدانم!
281- تعهدات دینی بر مردمنوازی
کتاب دوره میزانالحکمة، جلد 7، بابالعداوه، صفحه 104؛ کتاب اصول کافی، جلد 2، صفحه 302، حدیث 11، از پیامبر.
این هم خیلی جالب است که نشان میدهد که اسلام اولیه چهقدر رئوف بوده و چهقدر تفاوت دارد! من چندينبار تکرار میکنم، اینها در آن کوزهای بوده كه جدم علی گفت که بهزودی اسلام برمیگردد این ظرف. اینها در آن ظرف بوده که برگشته! من اینها را دارم جمع میکنم. «ما عَهِدَ إلَيَّ جَبرَئيلُ عليه السلام في شَيءٍ ما عَهِدَ إلَيَّ في نَهیِ مُعاداةِ الرِّجالِ» حضرت فرمود که اینقدر جبرئیل که مأمور وحی است، رابط بین خدا و پیغمبر است، میگوید اینقدر به من سفارش کرده و نهی کرده که من مردم را اذیت نکنم! پیغمبر چهجوری مردم را اذیت میکند؟ منظور اینکه با قوانین شاق، با شریعت سخت! این شعار اسلام را همیشه باید در ذهن داشت: «يُريدُ اللَّهُ بِکُمُ الْيُسْرَ»[1]! خدا میخواهد که آسان بگیرد بر شما. شما غلط كه نکردید آمدید طرفدار خدا شدید! شما که بد نکردید که به اسلام رأی دادید! حالا که آمدید در دامان اسلام، امت اسلام شدید، پس باید پدرتان را درآورد؟ باید خفهتان کرد؟ این از آن نسخههایی است که پیغمبر میگوید که: عهد کرد با من، تعهد گرفت از من، جبرئیل (جبرائيل هم از طرف خدا) که من هرگز مردم را اذیت نکنم؛ دشمنی با مردم نداشته باشم!
بقيهاش را انشاءالله بعداً برایت ميخوانم!
[1]– سوره بقره، آیه 185