***این متن مربوط به «صوت شماره ۴۲۸: صفحه ۸۱ تا ۸۲» است و اصلاح الفبای توحید، صفحه ۸۲ در آرشیوهای قدیمی با نامهای «صوت شماره 428: صفحه 77 تا 82» و «صوت شماره 292: صفحه 76 تا 84» نیز ذخیره شده است.
241- ساختار آدمی معصیت کردن است.
کتاب دوره میزانالحکمة، جلد 2، بابالتوبه، صفحه 121؛ کتاب الدُرُ المنثور، جلد 1، صفحه 626، از پیامبر.
در این نسخه خیلی قشنگ اسلام (اسلام واقعی! اسلامی که به قول آقایتان علی سالهای سال است، صدها سال است که نیست. یعنی علی گفت بهزودی بعد از من، این بعد از من میرود تا هزار و دویست، سیصد سال؛ یعنی فکر میکنم شروع غیبت، هزار و صد و خردهای سال) هزار و صد و خردهاي سال است که این اسلام مخدوش شده و بایكوت شده و به دورافتاده. همانطور که مولایتان گفت: اسلام بهزودی مثل ظرف وارونه برمیگردد. اینها داخلش بوده ریخته زمین و من وظیفهام این است که اینهایی که ریخته زمین و حقیقت اسلام است را جمع کنم. حالا یکیاش همین است، میگوید که: «کُلُّ بَنِی آدَمَ خَطَّاءٌ» تمام انسانها خطاکار هستند. ببینید نه توبیخ میکند انسان را به خاطر خطا، نه خطونشان برایش میکشد! این پیغمبرتان است؛ نه میگوید نجس هستید، کافر هستید، فاسق هستید، بروید گم شوید! نه! توجیه میکند گناه را! ببین چهقدر قشنگ است این آقا! میگوید: «کُلُّ بَنِی آدَمَ خَطَّاءٌ». «خَطَّاءٌ» صیغهی مبالغهی خطاکار است. «خَطَّاءٌ» یعنی شما تشدید را بردارید میشود: خطا ولی تشدید را میگذارید روی «ط» میشود: «خَطَّاءٌ»؛ یعنی انسان بسیار بسیار خطا میکند. بعد بامزهترش این است، میگوید: «خَیْرُ الْخَطَّائِینَ» بهترین خطاکنندگان «التَّوَّابُونَ» کسانی هستند که توبه میکنند؛ بسیار هم توبه میکنند. یعنی الآن گناه کردی، خرج ندارد که، یک دقیقه این زبانت را بچرخان بگو ببخشید خدایا! تمام شد! از تو حرکت از آن برکت یعنی همین! یعنی اینکه او دریای رحمت دارد؛ فقط تو باید خودت را بیندازی در این دریا. همین! چهجوری بیندازی در این دریا؟ یک کلمه! غلط کردم، ضعیف بودم، نفهمیدم! تمام شد.
242- در بیان عظمت عفو و عدل
کتاب دوره میزانالحکمة، جلد 2، بابالثواب، صفحه ۱46؛ کتاب غررالحکم، حدیث 5765، از امیرالمؤمنین.
«شَیْئَانِ لاَ یُوزَنُ ثَوَابُهُمَا، اَلْعَفوُ وَ اَلعَدْل» فرمود دوتا چیز هست که اصلاً وزنهاي برایش نیست، پارسنگی در ترازو برابرش نیست، محاسبه نمیشود کرد از بس ثوابش زیاد است و از بس اجرش بالا است و از بس مقامش گسترده است! این دو تا چیست؟ یکی عفو است (بخشش، کوتاه آمدن، گذشت، اغماض) و یکی هم عدل است. کسی که عادل است اینقدر پیش خدا محبوب است که نمیشود گفت چهقدر محبوب است؛ يعني حدومرزی برایش نیست! یکی هم کسی که میبخشد، عفو میکند.
صفحه بعدش را بعداً انشاءالله! به يادت هستم، خداحافظت!