***این متن مربوط به «صوت شماره 424: صفحه 63 تا ۶۴ است» و اصلاح الفبای توحید، صفحه 63 در آرشیوهای قدیمی با نام «صوت شماره 517: صفحه 63» نیز ذخیره شده است که گردآورنده به «صوت شماره ۵۱۷« دسترسی نداشت.
194- معرفت امام مسکن غیبت است.
کتاب اصول کافی، جلد 2، کتاب الحجه، صفحه 198، از امام صادق.
«مَنْ عَرَفَ هذَا الْأَمْرَ، فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لِانْتِظَارِه» میگوید کسی که خودسازی کند برای معرفت امام و در این پایانهی غیبت با فرمولهای شناخت امام همراه باشد، انتظار برایش آسانتر میشود چون خود انتظار خیلی سخت است که روایت هم داریم «اَلاِنْتِظارُ أَشَدُّ مِنَ الموُت»! کسی که منتظر چیزی هست، به مرگ تدریجی مبتلا میشود ولی اینکه انسان هماهنگ باشد با حضرت و سعی کند آن عشق و علاقه و محبت را بکشاند در وادی علمالیقین و معلوماتش را بالا ببرد، کمتر رنجش خاطر پیدا میکند در سختیهای پایانه.
195- در باب امامان.
کتاب اصول کافی، جلد 2، کتاب الحجه، صفحه 199، از امام صادق.
«مَنِ ادَّعَى الْإِمَامَةَ وَ لَيْسَ مِنْ أَهْلِهَا فَهُوَ كَافِرٌ» امام صادق فرمود: هر کس ادعای امامت کند درحالیکه اهلش نباشد او کافر است. کفر هم به خاطر این است که چون امامت مربوط به غدیر است و خدا خودش اختیار کرده، انتخاب کرده اعضایش را و لذا هر کس که جلوی آن بایستد از ولایت خدا خارج شده.
196- تفسیر آیه 60 سوره زمر
کتاب اصول کافی، جلد 2، کتاب الحجه، از امام صادق.
«وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَي الَّذينَ کَذَبُوا عَلَي اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ»[1]. این آیه میگوید آنهایی که دروغ بستند به خدا و یا اینکه دروغ گفتند یا اینکه تکذیب کردند تقریر امامت خدایی را، روز قیامت در حالی وارد جهنم میشوند که صورتهایشان سیاهوسفید است؛ یعنی متمایز هستند از بقیهی جهنمیها چراكه شاخص بشوند، انگشتنما بشوند! بعد این را توضیح داده میگوید: «كُلُّ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ إِمَامٌ وَ لَيْسَ بِإِمَامٍ» هر کسی که (یعنی این «وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَي الَّذينَ کَذَبُوا عَلَي اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ» کیست؟) هر کس که خیال میکند امام است درحالیکه امام نیست؛ یعنی تصور میکند میتواند مثل این 12 نفر باشد درحالیکه آنجوری نیست. میگوید که بعد سؤال میکند که: «وَ إِنْ كَانَ فَاطِمِيّاً عَلَوِيّاً؟» سائل میگوید که هر چند بچههای فاطمه و علی باشند؟ جواب میدهد: بله! اگر بچههای فاطمه و علی هم باشند؛ یعنی سید واقعی هم باشند و نسب و حسبشان هم درست باشد اگر پا میکنند در کفش امام آسمانی، آنها هم همینطور محشور میشوند و این یک مصداقش هم همین جعفر کذاب است! جعفر کذاب پسر امام است، نوهی امام است، نتیجهی امام است، نبیرهی امام است، ندیدهی امام است، برادر امام است، عموی امام است (یعنی عموی امام زمان). نوشتند وقتیکه امام حسن عسگری به شهادت میرسد، میرود پیش خلیفهی عباسی و میگوید از من حمایت کن تا من امام شیعیان باشم. بعد آن خلیفه با همهی حماقتش، با همهی جهالتش، با همهی خباثتش به او عصبانی میشود و میگوید که این منصب امامت اینجوری نیست که یک پادشاهی بیاید حمایت کند یا ایجاد کند یا اینکه ساپورت کند یا تبلیغ کند! میگوید اگر اینجوری بود که مردم متمایل به اینها نمیشدند! بعد میگوید ببین، برادرت و پدرت و پدربزرگت، همهی اینها با اینکه قدرتها با آنها مخالفت میکردند، مبارزه میکردند و ترسولرز بود در اطراف اینها ولی مردم متمایل به اینها بودند! چون اینها حق بودند! تو نمیتوانی اینجوری باشی که ادای اینها را دربیاوری! من هم حمایت کنم از تو، تو سنگ روی یخ میشوی!
[1]– سوره زمر، آیه ۶۰