(این متن مربوط به «صوت شماره ۴۲۳: صفحه ۶۱ تا ۶۲» است).
191- معرفی امامان آسمانی
کتاب اصول کافی، جلد 1، صفحه 284، کتاب الحجه، از امام رضا.
«هَلْ یعْرِفُونَ قَدْرَ اَلْإِمَامَةِ وَ مَحَلَّهَا» امام رضا به یک نفر که سؤال کرده بود راجع به اینکه چهطور شد که در صدر اسلام رفتند برای خودشان در برابر قانون غدیر اجتماع کردند، رأیگیری کردند و امام تراشیدند میگوید که آیا مردم میفهمند موقعیت و مقام امام را که میخواهند انتخاب کنند خودشان، از پیش خودشان؟ «وَ مَحَلَّهَا» و محل امام کجا است در هستی؟ «فَیجُوزَ فِیهَا اِخْتِیارُهُمْ» تا جایز باشد انتخابشان؟ یک انتخاباتی داشته باشیم که امام انتخاب کنند مردم! میتوانند؟ بعد توضیح میدهد میگوید: نه! این کار مردم نیست! چرا؟ «إِنَّ اَلْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً» امامت یک چهارچوب بالايي دارد. «وَ أَعْظَمُ شَأْناً» شأنش بسی بالاتر از آن است که حد ترسیم و تصور مردم آن را بتواند بیابد! «وَ اَعْلی مَکاناً» مکانی که امام میایستد در برابر مأموم خیلی بالاتر است! کسی که در پایین ایستاده نمیتواند نسبت به آن کسی که بالاتر از خودش است تصمیم بگیرد. «وَ اَمنَعُ جانِباً» منیع است جنبههای او. جنبههای الهی، آسمانی، معنوی، روحانی، فکری، فرهنگی، اعتقادی، اعتباری. «وَ اَبعَدُ غَوراً مِن اَن یَبلُغَها النّاسُ بِعُقُولِهِم» اینجا باز بحث همان عقل پیش میآید. عقلانیت در برابر جبر چون انتخاب امام جبر است دیگر! او انتخاب میکند. او اراده کرده، یک نفر را انتخاب کرده، هزاران سال هم است گفته یک نفر را من گذاشتم در آبنمک زمان میخواهم بفرستمش بیاید. خب خیلیها میگویند که چرا ما انتخاب نکنیم؟ انتخاب تو بایکوت شده است پشت پرده! به چه درد ما میخورد؟ ولی ما میتوانیم هر زمان برای خودمان انتخاب کنیم. حضرت میگوید، امام رضا میگوید که آنقدر گسترده است جوانب آفرینشی امام که در حد غور کردن نیست که مردم بتوانند در یک مسئلهای تفحص کنند؛ در یک موضوعی تحقیق کنند و با عقل خودشان یک نفر را تشخیص بدهند كه این دیگر کل آن شرایط را دارد؛ «اَویَنالُوا بِآرائِهِم» که نتیجهگیری کنند که اکثریت قاطع رأی بدهند به این آقا كه امام بشود، پس این امام است؛ «اَو یُقیمُوا اِماماً بِاِختیارِهِم» تا بتوانند به اختیار خودشان همانطور که وکیل انتخاب میکنند امام را هم انتخاب کنند! «اِنَّ الاِمامَةَ زِمامُ الدّین» درحالیکه امام زمامدار دین است. دینی که یک سمتش خدا است و یک سمتش خلق است. چون در انتخابات زمینی، همه سوی آن خلق هستند. از خلق به خلق! این را انتخاب میکنی تا برای خلق خدمت کند. طبق فرمولهایی که هست، طبق چهارچوبهایی که هست ولی امام نه! امام میخواهد از خدا بگیرد به خلق بدهد! «وَ نِظامُ المُسلِمینَ» و امام انتظام دهندهی به مسلمانها است. یعنی مسلمانی که 1433 سال است سفرهاش پهن شده تا زمان ظهور! بچهها، نسلها، آیندگان همه میخواهند از این امامی که انتخاب شده است استفاده کنند! «وِ صَلاحُ الدین» و مصلحت دین و «صَلاحُ الدُّنیا» و مصالح دنیا میخواهد بهوسیلهی انتخاب امام به دست بیاید و مصالح دنیا را انسان چهطور میتواند با عقلش به دست آورد؟ ما که مسافر هستیم و از دنیا شناختی نداریم؛ ما در یک مقطع کوتاهی از دنیا به دنیا آمدیم و از دنیا میرویم. یک نفر که صد سالش است، نهایتش صد سال تجربه دارد، صد سال دید دارد، صد سال نظر دارد، صد سال تخصص دارد ولی دنیا میلیاردها سال میگویند از عمرش میگذرد! وقتیکه عمر دنیا مافوق برداشت انسان است، انسان چهطور میتواند برای خودش کسی را انتخاب کند که دنیا را برایش باز کند؟ چون امام یکی از وظایفش همین است که از ناحیهی خدا توضیح میدهد زیست انسان را، منزل انسان را، جایی که به دنیا آمده و زندگی میکند و میرود و آن را به او معرفی میکند، خیر و شرش را میگوید.