(این متن مربوط به «صوت شماره ۱۰۹: صفحه ۵۷ تا ۵۸» است و اصلاح الفبای توحید، صفحه 57 در آرشیوهای قدیمی با نامهای «صوت شماره 422: صفحه 53 تا 58» و «صوت شماره 515: صفحه 57» نیز ذخیره شده است که گردآورنده به «صوت شماره ۵۱۵» دسترسی نداشت).
183- یک ایرادی بر اسلام میگیرند
کتاب الغارات، جلد 1، صفحه 92؛ کتاب بحارالانوار، جلد 70، صفحه 119، حديث 9، از امام صادق.
يك ايرادي كه بر اسلام میگرفتند (آنهايي كه از بيرون تحليل میکنند اين دين را)، ميگويند كه وقتي اين دين آمد نظام بردهداري را ملغی نكرد و تأیید كرد بردهفروشي را! اين نسخه همهچیز را روشن میکند! امام صادق میگوید: «أَعْتَقَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِمَّا عَمِلَتْ يَدَاهُ». میگوید مولاي ما در طول عمرش هزار بنده و غلام و برده را خريد و در راه خدا آزاد كرد و اين خريدِ به اين سنگيني هم میگوید كه از بيتالمال نبوده؛ بلكه از آنچه زحمت میکشیده مولاي ما بوده! در آن 23 سالي كه خانهنشين بود، چاه میکند (در آنجايي كه آب پيدا نمیشد)؛ آب بيرون میکشید و درخت میکاشت و كشاورزي میکرد. يعني كاري كه در امروز وقتي در بين مشاغل بررسي میکنند، مقنيگري خيلي پست و پايين نشان میدهد ولي آقاي ما نشان میخواست بدهد كه بايد كار كرد، تنپروري نكرد و كار هم كه میکرد، نتيجهی زحماتش را خرج مسائل خصوصي و شخصیاش نمیکرد، براي آسايش بچههایش استفاده نمیکرد؛ بلكه آن را در راه آزاد كردن بشر از قيد بندگي ديگران مصرف میکرد!
184- تعریف عقل
کتاب نهجالبلاغه، خطبه 186؛ کتاب تحف العقول، صفحه 66؛ کتاب الاحتجاج، جلد 1، صفحه 476، حديث 116، از مولاي شما.
باز هم برگشتيم به مقولهی جبر و اختيار. اینهایی كه معتقد هستند جبر نيست اختيار است، اینها تکیهگاهشان به عقل است. میگویند كه ما عقل داريم پس جبر معنا ندارد. ما همراه با نورافكنِ عقل آينده را طي میکنیم. عقل میگوید: برو، نرو، بكن، نكن، انجام بده، نده! حالا مولاي شما عقل را معنا میکند: «بِهَا تَجَلَّى صَانِعُهَا لِلْعُقُولِ». میگوید بندگان را که خدا هدايت میکند، جابجا میکند در بستر خاكي دنيا، بهوسيلهی سدايت و استيلای بر عقول مردم است! يعني مردمي كه تكيه به عقل میدهند، اين عقل قبل از آنکه تکیهگاه جامعه باشد تحت تصرف و ارادهی خدا است. خدا به عقل میگوید بگو، نگو، بكن، نكن، اين فكر را بكن، اين فكر را نكن، اين اراده را در بستر ايام قرار بده يا نده! به عقل است كه فراموشي میدهد؛ به عقل است كه آلزايمر میدهد؛ به عقل است كه كندي و تندي و تيزهوشي میدهد! پس مردم نمیدانند كه اگر میخواهند بروند زير سايهی عقل، اين عقل قبلاً زير سايهی خدا رفته.