(این متن مربوط به «صوت شماره ۱۰۹: صفحه ۵۳ تا ۵۴» است واصلاح الفبای توحید، صفحه 5۴ در آرشیوهای قدیمی با نامهای «صوت شماره 234: صفحه 49 تا 54» » و «صوت شماره 422 (1391): صفحه 53 تا 58» نیز ذخیره شده است).
180- خطاب به قضات
کتاب اصول کافی، جلد 7، صفحه 209، حدیث 20؛ کتاب تهذیب الاحکام، جلد 10، صفحه 48، حدیث 178؛ کتاب عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 39، حدیث 118، از مولای شما.
این خیلی قشنگ است! این از همان یادگاریهای غدیر خم است که رفت زیر خاکهای تاریخ تا در ظهور ببینیم. حضرت میفرماید که (خطاب به قُضات است): «إِذَا سُئِلَتِ الفَاجِرَة مَن فَجَرَ بِكِ» یک زنی آمد، خراب بود؛ آمد پیش قاضی به قاضی گفت که من همبستر شدم با فلانی. «فقالَت فلانٌ» قاضی گفت کی با تو این کار را کرد؟ گفت فلانی! این شماره تلفنش است، این آدرسش است. بروید پدرش را دربیاورید؛ احضارش کنید، فشارش بدهید تا اقرار کند! حضرت میگوید نه! این غلط است! تو ای قاضی، حق نداری آنکسی که این (زن) آدرس داده بروی بگیری او را؛ بلکه «فَإِنَّ علَيها حَدَّينِ» به این زنی که اعتراف به گناه کرده دو تا حد است! «حَدّاً لِفُجُورِها» یک حد به خاطر اقرار به گناه «حَدّاً لِفِريَتِها علَى الرَجُلِ المُسلمِ» و یک حد هم برای افترا زدنش! یعنی میخواهد بگوید که بهصرف اینکه یک نفر گفت این کار شده، تو نباید آن طرف را مجازات کنی؛ بلکه کسی که دارد بدبینی را در جامعه میگستراند آن را باید اضافه بزنید!