(محتوای این صوت در «صوت شماره 281: پیام» نیز وجود دارد لذا از تکرار صوت شماره 281 خودداری شد).

آمادگي در اصل بايد با شناخت همراه باشد! اين توحيد جديد را که خودشان به ما نشان دادند و اِلا من تا 3-4 ماه قبل اهل مطالعه نبودم. یعنی کلاً طی اين ۷-۶ سال اهل مطالعه نبودم چون هم چشمم نابينا بود و ياري نمی‌کرد هم دل‌ودماغ نداشتم هم اين‌كه هميشه می‌گفتم که آن‌قدر کتاب خواندم که دیگر به‌اندازه‌ی موهاي بدنم است ولي این جديداً دست ما را می‌گیرند و کتاب‌هایی را جلوي چشمم می‌گذارند و امر می‌کنند؛ يعني امرشان اين است كه احساسم، اعصابم، اخلاقم و تمايلاتم می‌رود سمت مطالعه و بعد آن چیزهایی که از هر ده، بيست، سی، چهل، پنجاه صفحه، یك نقطه و یك نسخه نشانِ من می‌دهند و مي‌گويند بنويس و ترغيب می‌شوم به نوشتن. این‌ها نشان می‌دهد كه شناخت بايد كامل بشود و اين شناختي كه ما نسبت به دين آباء و اجدادي داشتيم برای برخورد با «يَأْتِ بِدينٍ جَديد وَ سُلطانٍ جَديد وَ سُنَّةٍ جَديد وَ قَضاءٍ جَديد» كافي نيست! براي همين هم یك چراغ قرمزي نشان دادند كه در برابر امام، قضات و فقها و سادات بني فاطمه قيام می‌کنند[1]!

براي حفاظت شدن از آن نهي و آن عبرت بايد شناخت را بالا برد! شناخت هم که باید بالا برد به همین کمکی که عرض کردم، معجزه‌ای بود در زمینه‌ی این مطالعاتي كه من داشتم. وقتی‌که شناخت كامل شد، هم‌زمان ان‌شاءالله تعويض عصر می‌شود چون روايت داريم وقتي 313 نفر عارفِ به‌حق امام عصر در كل هستي وجود داشته باشند، خداوند اذن ظهور را می‌دهد و شايد ان‌شاءالله اين بهانه‌ای باشد تا تعدادي كه موردنیاز هست به‌وسیله‌ی اين معرفت آماده بشوند و خداوند دیگر همه‌ی ما را از شر اين غيبت نجات بدهد و به آرزوهاي دیرینه‌مان برساند!

[1]– به جلد اول «اصلاح الفبای توحید، صفحه‌ 1، نکته ۱۰»، «اصلاح الفبای توحید، صفحه‌ 33، نکته ۱۲۷»، «اصلاح الفبای توحید، صفحه‌ 34، نکته ۱۳۰» و «صوت شماره 30: معرفت خدا» مراجعه شود.