( این متن مربوط به «صوت شماره ۱۰۸: صفحه ۴۷ تا ۴۸ » است و اصلاح الفبای توحید، صفحه ۴۸ در آرشیوهای قدیمی با نام «صوت شماره 421: صفحه 47 تا 52» نیز ذخیره شده است).
169- اعتراف به غیرمسلمان بودن منکر علی:
کتاب مناقب الکوفی، جلد 2، صفحه 386؛ کتاب مناقب خوارزمی، صفحه 161.
این یک اعترافنامهای است که عُمر کرده که: «منکر علی، مسلمان نیست»! این خیلی مهم است و اسنادش هم از خود اهل سنت است. این دو تا سندی که خواندم از كتب اهل سنت است. «تَقَدَّمَ إِلَى عُمَرَ بْنِ اَلْخَطَّابِ رَجُلاَنِ يَخْتَصِمَانِ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ جَالِسٌ إِلَى جَانِبِهِ» عمر نشسته بود، علی هم نشسته بود؛ دو نفر با هم دعوا داشتند، آمدند برای قضاوت پیش عمر. «فَقَالَ لَهُ: اِقْضِ بَيْنَهُمَا» یکی از اینها گفت ای عمر، قضاوت کن بین ما؛ من با این دعوا دارم. «فَقَالَ لَهُ: اِقْضِ بَيْنَهُمَا يَا أَبَا اَلْحَسَنِ» عمر رو کرد به علی گفت: یا ابالحسن تو قضاوت کن! «فَقَالَ أَحَدُ اَلْخَصْمَيْنِ: يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ يَقْضِي هَذَا بَيْنَنَا وَ أَنْتَ قَاعِدُنا» تعجب کرد! گفت به این میگویی قضاوت کن؟ تو رهبر ما هستی! این کیست؟ «قَالَ: وَيْحَكَ» عمر به آنکسی که اعتراض کرد گفت: وای بر تو! «أَتَدْرِي مَنْ هَذَا» میشناسیش این را؟ میدانی این کیست؟ «هَذَا مَوْلاَيَ» این آقای من است «وَ مَوْلَى كُلِّ مُسْلِمٍ» و آقای همهی مسلمین است! اینجایش مهم است: «فَمَنْ لَمْ يَكُنْ هَذَا مَوْلاَهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ» هر کس بهغیراز این اعتراف کند و عقیده داشته باشد مسلمان نیست!