استخاره، تفأل، تعبير خواب، توكل، توسل و تفويض امر، تمام انشعاب گرفته از آن نگاه خدا است به انسان «سَعیداً وَ شَقیاً، کُنْ سَعیداً وَ کُنْ شَقیاً». خير و شر را خدا از روز اول بر ما رقم زده، همين رقمي كه در قضا و قدر آمده. ما هم استخاره نمی‌کنیم مگر این‌که مجبور باشيم و اِلا درصورتی‌که عقل کارایی دارد و مشورت كارايي دارد استخاره جايي ندارد! بعد وقتی‌که مجبور شويم استخاره كنيم یعنی دیگر الله‌بختکی است؛ يعني این‌که خدايا من می‌روم جلو، با حرف تو می‌روم و حالا اگر تو من را بدبخت هم كني لااقل مستند دارم و می‌گویم كه با هدايت قرآن بدبخت شدم. من خودم این‌طوری می‌گویم! می‌دانید چون ما مستنداتمان تورات و انجيل و صحف و زبور و اوستا نيست که؛ مستندات ما خود مستندات دين فعلي است كه از آباء و اجدادمان رسيده است! اگر شخصي توانست حل کند و تحليل كند كه هيچ و اگر نتوانست تحليل كند كنار بگذارد. به قول ابن‌سینا كه می‌گوید اگر چيزي برايت عجیب‌وغریب بود، بگذار در بقعه‌ی امكان يا یک‌چیزی دیگر هم دارد که می‌گوید: «عَدَمُ الوُجْدانِ لایَدُلُ عَلَی عَدَمِ الوُجود» چيزي كه تو به آن نرسيدي معنايش اين نيست كه اصلاً رسيده نشده! ولي خب غالباً این‌ها رسيدني است، تعليم و تعلمي نيست. خود بچه‌های خودمان هم ممكن است برايشان سنگين باشد کما این‌که بعضي از آن‌ها واكنش نشان داده‌اند كه آقا از زندان خسته شده و دست از دين آباء و اجدادي‌اش كشيده درحالی‌که تازه من به یك دوره‌ی جديد از اعتقادات رسیده‌ام.