پرسش: [در صوت نیامده است]
پاسخ: «سلطان» قدرت است، قدرتی که این آقا میخواهد بیاورد یا اینکه این مثلث است: «دین جدید، کتاب جدید، قدرت جدید». قدرت جدید یعنی قبلاً این دین آمده و ظاهراً باید همان دین قبلی باشد منتها پاکیزه شده، تمیز شده، شستهورفته شده. قبلاً این دین آمده، 1433 سال قبل به دست جدمان رسولالله و چون سلطان نداشته، سلطنت و حاکمیت نداشته است! (منظور حاکمیت واقعی نه اینکه پیغمبر زمامداری کرد و چند سالی همهجا را گرفت و بعد هم رسید به دیگران ولی منظورم این است که بدون تقیه زمامداری بکند که همهچیز را تحت انقیاد[1] در بیاورد و فرمانبری کنند).
بعد هم در آن کتاب هم که کتاب جدید است، باز هم آن سلطان جدید مؤثر است. این کتاب الآن خیلی از حرفهایش به کرسی نمینشیند چون زور ندارد؛ یعنی زوری که باید بنشاند مفادش را و احکامش را، زور واقعی (نه اینکه مثلاً احکام یا شرایط فقهی). کلاً این آیات که زمینهی اجرایی ندارد و همهاش تعطیل است، از طرف خدا باید اعمال بشود ولی این قدرتی که به آن آقا میدهد همهچیز را انجام میدهد. مثلاً این کتاب ما الآن ظاهراً هیچ فایدهای از نظر امکاناتی که خودشان گفتهاند ندارد. گفتهاند: «فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْءٍ» در این کتاب بیان همهچیز است، ظاهراً بیان همهچیز وجود ندارد! حتی یک الف لام میم را معنا نتوانستهاند بکنند که یعنی چه! یا اینکه «وَ لَا رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ»[2]، هیچتر و خشکی نیست مگر اینکه در این کتاب هست. اینجوری و به این گستردگی توضیح دادند، یعنی که فیزیک، شیمی، طبیعیات، داروها و علاج سرطان همهچیز باید درون این باشد، درحالیکه ظاهراً هیچچیزی درون این نیست! چرا نیست؟ به خاطر اینکه آن قدرت اجرایی نیست «سُلْطَانٍ جَدید»؛ آن قدرتی که استخراج کند از مفاهیم و کلمات و این اسرار را بیرون بکشد! ائمه نکردند این کار را جز برای خواصشان و پیغمبر هم مأمور بهظاهر بود و این هم محتوی اسلام و قرآن است و همه به زمان ظهور و مسئولیت مهدی موعود (عج) رسیده است.
[1] فرمانبرداری (فرهنگ فارسی معین)
[2] سوره انعام، آیه 59