«حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا»[1]، «كُذِبُوا» از کذب می‌آید؛ یعنی کاذب در برابر صادق. وجه آن‌هم این است که خداوند اینجا چک کشیده و دو بار هم چکش را مهر کرده است. اول می‌گوید: «إِنَّما»، «إِنَّما» تخصیص است؛ یعنی این است و جز این نیست! «إِنَّما تُوعَدُونَ» که وعده‌های خدا «لَصادِقٌ» لام، لام تأکید و تخصیص است که حتماً و حتماً؛ حتماً اولی «إِنَّما» و حتماً دومی لام تأکیدِ «لَصادِقٌ»؛ حتماً حتماً خداوند به وعده‌هایش عمل می‌کند!

در برابرش این آیه را می‌خوانیم: «حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ»، به یاد خدا می‌آوریم که موقعیت ما این است و به نَفْسمان هم نشان می‌دهیم که ورطه‌ی خطرناکی را در قضا و قدر گرفتار شده‌ایم. در آن آیه می‌گوید: «حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ»، آن‌قدر چزاندیم، چلاندیم، له کردیم خلایق را تا وابستگان به ما که انبیاء بودند، این‌ها مأیوس شدند! یأس از خدا برابر با شرک به خدا است؛ یعنی از همه‌ی گناهان کبیره و صغیره، یأس و ناامیدی از خدا بالاتر و مهم‌تر و خطرناک‌تر است! یأس از خدا یعنی خدا از چشم افتاده؛ یعنی دیگر خدایی نیست که من به او تکیه کنم و امید داشته باشم! «حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ»، می‌گوید آن‌قدر فشار آوردیم که مأیوس شدند رسولان «وَ ظَنُّوا» و سوءظن پیدا کردند که «أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا»! آن «كُذِبُوا» (کذب، کذاب و کاذب) می‌آید در برابر صادق. خیال کردند که به آن‌ها دروغ گفته ‌شده و در پشت پرده خبری نیست؛ نه وعده‌ای است، نه حقیقتی است، نه کرمی است، نه لطفی است، نه توکلی است، نه توسلی است و نه تفویضی! هیچی نیست! بنابراین یک‌دانه این را می‌خوانیم: «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ»[2] و یک‌دانه آن را می‌خوانیم: «حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا» از نظر تأدیب نَفْس و پرورش روح؛ یعنی این جواب آن است؛ یعنی می‌خواهیم بگوییم که خدایا، قبلاً هم سابقه داشته که تو بداء را آن‌قدر زیاد کردی و شورش را درآوردی که نمایندگان خودت پشیمان شدند و کنار گذاشتند! نمونه‌اش هم همین یونس بن متی که در نماز غفیله می‌خوانیم این‌که در آیه است و در غفیله می‌خوانیم. این یونس که پیامبر بود و از پیامبران بعد از اولوالعزم بود (حدود هفتاد پیامبر اسمشان در قرآن است که بعد از اولوالعزم هستند که یونس یکی از آن‌ها است). او ارشاد می‌کرد سال‌های سال در شهر و کسی نگروید! خدا گفت به این‌ها بگو که من فردا می‌خواهم عذابتان کنم و او به همه می‌گفت می‌خواهم عذابتان کنم و آن‌ها هم ترسیدند و او هم صبح زود از شهر آمد بیرون و رفت در یک گوشه‌ای تا نگاه کند که خدا چگونه عذاب می‌کند. بعد دید که یک ساعت گذشت، دو ساعت گذشت، پنج ساعت گذشت و خدا عذاب نکرد! یونس گفت خدایا، پس چه شد؟ خداوند فرمود هنگامی‌که وعده‌ی عذاب آمد، این‌ها متغیر شدند و توبه کردند و پشیمان شدند و من عذاب را برداشتم! گفت خدایا، پس این وسط من «سنگ رو یخ» شدم! چرا اول گفتی عذاب می‌کنم و بعد من بروم و به این‌ها بگویم؟ آبرویم رفت! بنابراین من دیگر به این شهر برنمی‌گردم! برگردم چه کنم؟ اگر برگردم همه می‌خندند و می‌گویند دروغ‌گو! بعد آمد کنار دریا که داستانش را همه می‌دانید.

بنابراین این «حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ» را به یاد می‌آوریم، به یاد نَفْسمان و به رخ خدا می‌کشیم که خدایا، تو قبلاً هم این کار را کردی تا جایی که برگزیدگان تو به تو شک کردند؛ حالا شک ما به صفات و اسماء و وعده‌های تو دیگر یک‌چیز معمولی و طبیعی است! بعد هم در زمینه‌ی رُسل، ما هر کدام به نسبتی رسالتی داریم که پیغمبر یک‌جا گفت که: «عُلَماءُ اُمّتي کَالأَنبياءِ بَني إِسرائيل» مثل انبیاء بنی‌اسرائیل هستند و یکجا گفت: «أَفْضَلَ مِنْ أَنبياءِ بَني إِسرائيل»؛ بنابراین وقتی می‌گوییم که رسولان گذشته مأیوس شدند، ما هم که رسالتی از طرف خدا داشتیم الآن بر اثر بداء زیاد و تکرر تأخیر وعده‌ها ما هم مأیوس شدیم! در این معجونی است که باید اجرا بشود در این ماه! به هر کس که این دعا را می‌خواهی بدهی، این توضیح را هم باید بدهی چون با شناخت متن این دو تا آیه می‌فهمد که چه خبر است! آیات را اگر انسان بفهمد و بخواند مؤثر است! همین نمازی که مردم برایشان معمولی است، چرا تأثیر ندارد؟ چرا پیغمبر فرمود: «الصَّلاة مِعرَاجُ المُؤمِن» نماز معراج است ولی مردم می‌خوانند و فقط در دیوار فرو می‌روند؟ چرا قرآن می‌گوید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر»[3] نماز حصار ایجاد می‌کند و نمی‌گذارد آلوده شوی ولی مردم می‌خوانند و آلوده می‌شوند؟ به خاطر همین است که نمی‌فهمند چه دارند می‌گویند، به متون توجهی ندارند و به مواضع بی‌توجه هستند! ان‌شاءالله که به همه‌ی شما کمک بشود!

[1] سوره‌ یوسف، آیه‌ 110

[2] سوره‌ ذاریات، آیه‌ 5

[3] سوره‌ عنکبوت، آیه‌ 45