(این متن مربوط به «صوت شماره ۱۰۶: صفحه ۲۵ تا ۲۶» است و اصلاح الفبای توحید، صفحه 26 در آرشیوهای قدیمی با نامهای «صوت شماره 106: صفحه 21 تا 26»، «صوت شماره 414: صفحه 25 تا 30» و «صوت شماره 500: بخشی از صفحه 23 و 26» نیز ذخیره شده است که گردآورنده به «صوت شماره ۵۰۰» دسترسی نداشت).
110- ناامید بدبخت است:
ناامید بدبخت است. در دعای عبرات بلدالامین کفعمی به نقل از امام حسن عسگری: «إِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ قَنَطَ» بدبخت کسی است که ناامید است. این نهایت ناامیدی (که میرسد به ناامیدی از خدا) بدترین وضعیت را در زندگی انسان نشان میدهد. خب برای اینکه ناامید نشویم، باید خدا (که یکی از اسامیاش امید است: «یا رَجاءُ یا مَرجاء لِکُلِ اُمورِنا فَرَجا») کمکمان کند که ما به مرز ناامیدی مطلق نرسیم!
111- معرفی خاص امام عصر:
از زیارت حضرت در سرداب مقدس، مآخذ کتاب بحارالانوار، جلد 102، صفحه 115، «أَقِم بِسلطانه كلّ سُلطانٍ» خدایا، اقامه کن قیام آقا را؛ امضاء کن تا به قدرت او همهی قدرتها تحتالشعاع قرار بگیرند! همهی قدرتها در زمان زمامداری حضرت، زیرمجموعهی آقا هستند؛ یعنی دیگر قدرتی برابری با قدرت آقا نمیکند. حالا این قدرت هرچه باشد؛ بمب اتم باشد، سحر باشد، جن باشد، روح، قلدر، نَفَسکش باشد، هر چه هست زیر نعلین آقا است! «و أَذِقْني طَعْمَ فَرحَتِهِ» به ما بچشان طعم خنده را، خوشحالی را؛ «وَ اِجْتِنابِ مَعصیَتِه» کمکمان کن تا معصیت ایشان را نکنیم! این معصیت باز برمیگردد به نوعِ حاكميت آقا یعنی آن دینی که میآورد. معصیت در جهانبینی ادیان، در رابطه با خدا است؛ بین خدا و بنده یعنی نافرمانی بنده مستقیماً به خدا میرسد ولی اینجا ظاهراً رعیت چنان تحت سیطرهی عبودیت آقا هستند که وقتی معصیت میکنند مستقیماً معصیت آقا را میکنند! یعنی همان آقایی که میگوید: «وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا»[1] کَاَنَهُ خدا از آن بالا آمده دارد حکومت میکند و زمام را به دست گرفته است!
[1] سوره فجر، آیه 11