(این متن مربوط به «صوت شماره ۱۰۶: صفحه ۲۵ تا ۲۶» است و اصلاح الفبای توحید، صفحه 25 در آرشیوهای قدیمی با نامهای «صوت شماره 106: صفحه 21 تا 26» و «صوت شماره 414: صفحه 25 تا 30» نیز ذخیره شده است).
108- در معرفی رویههای مختلف و متضاد اسماء و صفات اجرایی خدا:
دعای امیر به روایت مهدوی در کتاب بحارالانوار مجلسی، جلد 95، صفحه 266. «اللهُمَّ ارْفَعْنی وَ لا تَضَعْنی» خدایا، مرا بالا ببر و پایین نیاور! یعنی بالا بردن عزت است و پایین آوردن ذلت است. بالا بردن همان رویهی مهرورزی خدا است و پایین آوردن رویهی خشن خدا است. «و ارْحَمْنِي وَ لاَ تُعَذِّبْنِي» به من رحم کن و مرا عذاب نکن! عذاب همین بدبختیها، گرفتاریها و بیچارگیهای مردم است و رحمت ضدش است. «وَ آثِرْنِی وَ لَا تُوْثِرْ عَلَیَ» اجازه بده که من تأثیرگذار باشم به زندگی خودم چون اگر من تأثیر نگذارم بر تقدیرات خودم یکی دیگر تأثیر میگذارد! این یکی دیگر ممکن است اشیاء باشد یا اشخاص باشد. اشیاء باشد مثلاً ویروس، سحر و جادو، روح و جن، میکروب، درد و غم و فقر است و اشخاص هم باشند دشمن است، حسود است، بخیل است و عدو است.
109- دعای اشک:
در دعای عبرات بلدالامین کفعمی به نقل از امام حسن عسگری: این دعا را امام عصر تلقین میکند که بخوانیم و اسمش هم دعای اشک است. «یا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ» ای کسی که به قطرههای اشک ترحم میکنی، «یا کاشِفَ الزَّفَرَاتِ» ای کسی که سختیها و گرفتاریها را برطرف میکنی، «فَكَمْ مِنْ عَبْدٍ نَادَاكَ رَبِّ إِنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ» چه بسیار گرفتارانی که در بند آزار و اذیت زمان هستند و ندا میدهند و صدا میدهند که خدایا، ما را کمک کن! «أَدْرِکنِی وَ لَمَّا یدْرِکنِی الْغَرَقُ تدارکنی» میگوید: خدایا، موقعی که من دارم غرق میشوم تو کمکم کن! این تدارک متعارف است میگویند ادارهی تدارکات یعنی پشتیبانی، یعنی پشت من تو هستی، موقعی که من دارم از بین میروم تو تدارک ببین و قبل از آنکه کار از کار بگذرد من را نجات بده! بهقولمعروف «نوشدارو پس از مرگ سهراب» نشود! «لَمَّا غِیبَ شَمْسِی الشَّفَقَ» خدایا، ببین آفتاب عمرم لب بام رفته. لب بام سختیها یا لب بام ناامیدی یا لب بام حیات؛ یعنی پیر شدم. «أَینَ کفَایتُک الَّتِی هِی نُصْرَةُ الْمُسْتَضْعَفِینَ» کجا است آن دست گرهگشایت که مستضعفین را نجات بدهد؟ مستضعف غیر از ضعیف است. ضعیف کسی است که خودبهخود شده ولی مستضعف را نگه داشتند، درجا زده، ضعیف شده است، بهزور از حرکت او را باز نگه داشتند تا ضعیف شده است و آنکه خداوند میگوید: «وَ نُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ»[1] یعنی آن منتظرانی که از حرکت باز میایستادهاند یعنی علیرغم استعدادشان، علیرغم تلاششان به زور چهارمیخ شدهاند روی زمین.
[1] سوره قصص، آیه 5