(این متن مربوط به «صوت شماره ۱۰۴: صفحه ۱۳ تا ۱۴» است و اصلاح الفبای توحید، صفحه‌ 14 در آرشیوهای قدیمی با نام‌های «صوت شماره 408: صفحه‌ 13 و 14» و «صوت شماره 488: صفحه‌ 11 تا 14» نیز ذخیره شده است که گردآورنده به «صوت شماره ۴۸۸» دسترسی نداشت.)

77- تعریف بهشت یا جهنم دنیا:

کتاب قصاریه، باب 381- به کسی بگویی ما الآن توی بهشت هستیم یا جهنم؟ این ترسیم قشنگش را مولا آورده است. «أَلاَ وَ إِنَّ مِنَ اَلْبَلاَءِ اَلْفَاقَةَ وَ أَشَدُّ مِنَ اَلْفَاقَةِ مَرَضُ اَلْبَدَنِ وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ اَلْبَدَنِ مَرَضُ اَلْقَلْبِ» بلا کجا می‌آید؟ بلا در جهنم می‌آید. در بهشت بلا نیست. بلا یعنی گرفتاری، بدبختی. حضرت فرمود: بدانید که بلا، فقر و فلاکت است. از فقر و فلاکت بدتر، بیماری است، ناتوانی جسم است، به هم خوردن روح است، این‌که انسان مریض باشد دکتر نتواند دستش را بگیرد، این‌که مریض باشد نتواند معالجه کند، پول نداشته باشد! بعد هم فرمود: از بیماری بدن بدتر و مهلک‌تر، بیماری قلب است (یعنی منظور اعصاب است). وقتی اعصاب به هم بریزد نه دیگر چلوکباب برگ به آدم مزه می‌دهد، نه خانه‌ی شیک، نه ماشین آخرین‌مدل! یعنی دقیقاً بیماری اکثر اهل زمین الآن همان بیماری اعصاب است. بعد بهشت را تعریف می‌کند، بهشت زمین! «أَلاَ وَ إِنَّ مِنَ اَلنِّعَمِ» اما آن‌هایی که در نعمت هستند: «سَعَةِ الْمَالِ» درست ضد آن یکی، آن‌کسی است که پول دارد. «وَ أَفْضَلُ مِنْ سَعَةِ الْمَالِ صِحَّةُ الْبَدَنِ» بهتر از مال داری این است كه آدم سالم باشد، چهار دانگ وجودش صحت و سالم باشد. «وَ أَفْضَلَ مِنْ صِحَّةِ اَلْبَدَنِ تَقْوَى اَلْقَلْبِ» از صحت بدن و سلامتی ظاهر بهتر که خدا به آن‌ها داده، راحتی فکر و خیال و اعصاب درست.

 

78- جبر مطلق:

کتاب قصاریه، باب 396- «سُئِلَ عَنْ مَعْنَى قَوْلِهِمْ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» از مولای ما سؤال کردند که معنای این کلام چیست؟ این کلام که می‌دانید، یکی از کلیدهای توحید است! معنای ظاهری کلام این است که نیست قدرت و اقتداری مگر آنچه در دست خدا است! حضرت فرمود معنایش این است: «إِنَّا لَا نَمْلِكُ مَعَ اللَّهِ شَيْئاً» ما اصلاً مالک نیستیم توی این دنیا! نه مالک خانه‌مان هستیم، نه مالک جیبمان هستیم، نه مالک جسممان هستیم، نه مالک اندیشه‌مان هستیم! «وَ لَا نَمْلِكُ إِلَّا مَا مَلَّكَنَا» و مالک نیستیم مگر آنچه خدا به ما داده؛ یعنی عاریه است دست ما، یعنی امانی است! هرچه که ما داریم، خودمان هم امانت هستیم دست خودمان، خانواده‌مان هم امانت است. «فَمَتَى مَلَّكَنَا مَا هُوَ أَمْلَكُ بِهِ مِنَّا» خب چه‌جوری ما بگوییم مالک هستیم و ادعای مالکیت کنیم درحالی‌که هر چه هست در دست خدا است؟

باید خودمان را مشغول بکنیم به همین‌ها تا این طوفان ان‌شاءالله رد بشود! طوفان پایانه‌ی غیبت است و امیدوارم امروز که روز اول ماه است ان‌شاءالله همین‌طور بشود!