(این متن مربوط به «صوت شماره ۱۰۴: صفحه ۱۱ تا ۱۲» است و اصلاح الفبای توحید، صفحه‌ 11 در آرشیوهای قدیمی با نام‌های «صوت شماره 406: صفحه‌ 9 تا 12»، «صوت شماره 407: صفحه‌ 11» و «صوت شماره 488: صفحه‌ 11 تا 14» نیز ذخیره شده است که گردآورنده به «صوت شماره ۴۸۸» دسترسی نداشت.)

66- در اصلاح امور:

نهج‌البلاغه، خطبه 47، جلد 5- «لِلحَسَنِ وَ الحُسَین یقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ» به پسرانش امام حسن و امام حسین فرمود: اصلاح امور مردم از تمام نماز و روزه‌ها بالاتر است؛ یعنی واقعیت اسلام در همین است که در پی رفع نقایص جامعه است، در پی پاک کردن ذهنیت مردم نسبت به خدا است. نمی‌گوید نماز و روزه‌‌ی مستحب، نمی‌گوید یک سال یا ده سال نماز، می‌گوید کسی که مصلح است و بین مردم را اصلاح می‌کند و اعصاب مردم را پاکیزه می‌کند، کارش از تمامیت عامه یعنی عموم نماز و روزه‌ها بالاتر است! «وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ» پسرانم به شما نصیحت می‌کنم و وصیت می‌کنم که وصل کنید مردم را به همدیگر؛ رفع کدورت‌ها و کینه‌ها و دوگانگی‌ها و شرارت‌ها کنید و وصل کنید مردم را به خدا و در این رابطه بذل و بخشش کنید!

 

67- گناه‌زدایی:

کلمات قصار باب 23- «مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ» می‌گوید: کفاره‌ی گناهان بزرگ، «الذُّنُوبِ الْعِظَامِ» (یک سند مشروع گناه بزرگ) گناه بزرگ را کفاره بده! با چی؟ می‌گوید با این‌که به داد گرفتار برسی و آن‌کسی که مشکل دارد و زمین‌خورده و ناتوان است را نوازشش کنی.

 

68- از مصادر جبر:

کلمات قصار باب 61- «أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيَامٌ» اهل دنیا سوار یک مرکب شدند زورکی، از آن دنیای قبل که عالم الست یا ذر بوده آمدند به این دنیا و از اینجا می‌روند آن دنیا. در حالی سوار این مرکب شدند که خواب هستند! ما اینجا سؤال می‌کنیم کسی که خواب است چه‌طور برایش حلال و حرام مترتب است؟ چه‌طور حکم الله گردنش را می‌پیچاند؟ چه‌طور اگر گناه کند می‌رود به جهنم؟ «وَ هُمْ نِيَامٌ» کسی که در خواب است چه‌جوری کیفر کردار می‌بیند اگر گناه بکند؟ خب در خواب گناه دارد می‌کند؛ در خواب که کیفر کردار ندارد! یکی هم این‌که بساط دنیا که مسافرخانه‌ی تحمیلی ما است چه‌قدر بی‌اصل‌ونسب است که مولای ما می‌گوید که: زورکی آمدی و بنایش هم در خواب است؛ یعنی ساختمان‌بندی این عالم در خواب، به خواب رفتن سکنه‌اش است.

 

69- در باب جبر و اختیار:

کلمات قصار باب 75- «إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ أَمَرَ عِبَادَهُ تَخْيِيراً» می‌گوید خداوند شما را اختیار داده که می‌خواهی عبادت انجام بدهی یا ندهی، هیچ‌کس حق ندارد شلاق بزند که یالا عبادت انجام بده! «وَ نَهَاهُمْ تَحْذِيراً» و نباید هم به‌زور کسی را وادار کرد که گناه نکند! می‌خواهد چادر سرش کند، می‌خواهد نکند؛ می‌خواهد خودش را بپوشاند یا نپوشاند! اصل اسلام این است. «و كَلَّفَ يَسِيراً» تکالیف خدا به‌آسانی است. هر چه خلاف این متن باشد من‌درآوردی است یا این‌که موقعیت زمانی‌اش تمام شده و تاریخ‌مصرفش گذشته! «كَلَّفَ يَسِيراً وَ لَمْ يُكَلِّفْ عَسِيراً» («عَسِيراً» از عسرت می‌آید) هرگز خداوند شما را به گرفتاری نمی‌اندازد در احکام شرعیه! «وَ أَعْطَى عَلَى اَلْقَلِيلِ كَثِيراً» و خداوند شما را در برابر کوچک‌ترین چیزی، بزرگ‌ترین چیز را می‌دهد. یک شکری که می‌کنی نازت می‌کند، نوازشت می‌کند، در بغل عنایاتش جایت می‌دهد.