(این متن مربوط به «صوت شماره ۱۰۴: صفحه ۹ تا ۱۰» است و اصلاح الفبای توحید، صفحه‌ 9 در آرشیوهای قدیمی با نام‌های «صوت شماره 222: صفحه‌ 8 تا 10»، «صوت شماره 405: صفحه‌ 7 تا 10»، «صوت شماره 406: صفحه‌ 9 تا 12» و «صوت شماره 487: صفحه‌ 8 تا 10» نیز ذخیره شده است که گردآورنده به «صوت شماره ۴۸۷» دسترسی نداشت.)

57- دنیای مجازی:

نهج‌البلاغه، خطبه 132: «إِنَّ الدُّنْيَا لَمْ تُخْلَقْ لَكُمْ دَارَ مُقَامٍ، بَلْ خُلِقَتْ لَكُمْ مَجَازاً وَ قَرِّبُوا الظُّهُورَ لِلزِّيَال» خداوند دنیا را برای اقامت خلق نکرده بلکه به‌صورت مجازی آفریده. پس باید همکاری کنید، کمک کنید با دعا یا خودسازی که ظهور برسد تا زایل شود این دنیای میانه‌ که مجازی و غیرواقعی است! اینجا سؤالی که مطرح می‌شود این است که: برای دنیای مجازی ما خلق شدیم بااین‌همه دردسرها و می‌آییم با همین رنج‌ها و مشقت‌ها؟ در دنیای مجازی چگونه قوانین شاق و سخت و سنگین و ثقیل جاری می‌شود به‌صورت آنچه در شرایع دینی آمده (در همه‌ی ادیان)؟ این یک دست‌آویزی است، این کلام که به سمت آن محوریتی که اسلام دین را سبک گرفته و شرایع الهی، قوانین آسان و قابل‌تحمل است. من نظرم را می‌گویم و شما هم باید نظراتتان را بگویید!

 

58- در ویژگی ظهور:

نهج‌البلاغه، خطبه 138: «يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى، إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى» در دنیای فعلی هوای نَفْس غلبه دارد بر هدایت. هدایت یعنی آن عصاره‌ی انگیزه‌ی الهی است برای خلقت ما که تبلور یافت در «فَتَبارَکَ اللَّهُ و کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ» بعد می‌گوید در دنیای دیگر یعنی ظهور، برعکس است! هدایت توفق و برتری و سیطره و حاکمیت دارد بر هوا؛ یعنی هوای نَفْس در رعیت امام نیست، تماماً شبه ملک هستند، همه پاکان هستند و در دنیا برعکسش است در این زمان غیبت! حالا ما سؤال می‌کنیم، ما که در زمان غیبت هستیم و امام ما فرمودند که هوای نَفْس چیره است بر هدایت، خب ما چگونه می‌توانیم دست به هدایت داشته باشیم؟ چگونه می‌توانیم هدایت بشویم به‌وسیله‌ی الفبای توحیدی الهی؟ یعنی منظور این است: خدایی که هوا را آفریده، هوای نَفْس را و هدایت را مستقر کرده به‌عنوان «يَهْدِي و يُضِلُّ» یا در جای دیگر می‌گوید «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ» ما چگونه اینجا گناه که می‌کنیم به خاطر وفور هوای نَفْس باید کتک بخوریم یا واکنش در دنیا ببینیم که اگر گناه کردی این‌جوری می‌شوی؟

 

59- جایی برای قضاوت نیست:

نهج‌البلاغه، خطبه 140- «يَا عَبْدَاللهِ، لاَ تَعْجَلْ فِي عَيْبِ أَحَد بِذَنْبِهِ، فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ» این هم یکی از مستندات ما است که دین واقعی دین راحتی است؛ همه‌چیز را قابل‌تحمل می‌کند و تسمه از گُرده‌ی پیرو خودش نمی‌کشد. حضرت می‌فرماید نکند عجله کنی در عیب‌گیری از کسی که گناه کرده، ای‌بسا که خدا او را بلافاصله بخشیده باشد؛ یعنی غفرانیت الهی آن‌قدر تعجیل دارد بر قضاوت تو که یک دقیقه‌ی قبل فسادی را دیدی، گناهی را دیدی، انحرافی را دیدی از کسی، نباید که فراموش کنی آن حمله و تهاجم غفران الهی را به آن شخص که باعث شود تو او را به همان بدی که لحظه‌ی قبل دیدی ببینی!

 

60- فقط آنچه را می‌بینی ملاک است.

نهج‌البلاغه، خطبه 141، جلد 2- این هم یکی از مستندات ما است که دین اسلام دین روانیست و آنچه غیرازاین باشد قاتی‌اش کردند. «لَيْسَ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ اَرْبَعُ اَصابِـعَ» بین حق و باطل چهار انگشت است. «الْباطِلُ أَنْ تَقُولَ سَمِعْتُ» باطل آن است که می‌گویی شنیدم! «وَ الْحَقُّ أَنْ تَقُولَ رَأَيْتُ» هر چه که دیدی آن حق است! یعنی در قضاوت‌های شخصی و عمومی و شغلی آنچه را که می‌شنود قاضی حق ندارد روی آن معیار بکند برای محکومیت شخص!