برآورد چک‌ها و تعهدات خدا است. این‌ها را که انسان می‌خواند، هم به نَفْس لوامه‌اش (که نماینده‌ی خدا است در وجود) می‌گوید که ما هنوز منتظر این وعده‌های تو هستیم و هم شاید که اجابت کند. یکی‌اش این آیه 34 سوره فاطر است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ» ذکرها را همواره باید با محاجه‌ی با نَفْس خواند؛ یعنی چون باید آماده بشویم برای «یَأْتِ بِدینٍ جَدید»، ابتدای این دین جدید توحید است، شناخت الهی است، معرفت رب است و این معرفت رب هم از طریق همین اسماء و صفات خدا است که یک وجهِ [صوت نامفهوم است ۰۰:۴۵] است بین خالق و مخلوق، به ما مربوط می‌شود که باید برقرار بشود! لذا این آیه می‌گوید که خدایا، سپاس که از دل ما برطرف کردی حزن و اندوه و گرفتاری و ناراحتی را!

محاجه‌اش این است که ما باید سپاس کنیم این خدا را. خودت که دیگر وارد هستی، می‌دانی «الْحَمْدُ»، الف و لام تأکید و تخصیص است؛ یعنی حمد، سپاس و ستایش برای خدایی است که این وجه‌تسمیه را دارد، این خصیصه را دارد. خصیصه‌اش در این آیه این است: «الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ» ما خدایی را سپاس می‌کنیم که از دل ما برطرف کرد حزن را! خب آیا برطرف کرده یا نکرده است؟ یک منتظر حاوی دریای حزن و اندوه است، از در و دیوار به او می‌رسد! خود ظرفِ زمان ایجاب‌کننده‌ی غم و غصه است چون شرالازمنه است، چون حَرَج است، ضد فرج است، هرج‌ومرج است، ضد ظهور است! بعد هم می‌گوید: «إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ»! باز هم این چک خدا است؛ یعنی مطالبات ما است، مطالبات بر حق ما! به‌راستی‌که خدای ما صاحب غفران است و شکور است. شکور هم معانی مختلفی دارد. یک وجهش این است که اگر بخوانیش جواب می‌دهد. [صوت نامفهوم است دقیقه ۲:۰۵] عرضم به حضورت که در بچه‌ها وقتی این مباحث جدید مطرح می‌شود باید بگوییم که تحلیل و تفسیر جدیدی است از این اذکار و آیات قدیم. این کتابی که در دست ما هست 1433 سالش است و این کتاب، کتاب خدا است و برای تعریف کتاب همین بس که می‌گوید: «وَ لَا رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ»[1] یا می‌گوید: «فِیهِ تِبْیانُ کُلِّ شَیءٍ»! بنابراین این کتاب، این‌قدر پربار است ولی [صوت نامفهوم دقیقه ۲:۳۸] می‌آید خیلی از ارزش افتاده است! آدم رودربایستی هم ندارد، شوخی هم ندارد! این کتاب آن‌قدر به ماهیت خودش عمل نکرده، (چون این کتاب یک موجود زنده است و غیر از شاهنامه‌ی فردوسی و کتاب حافظ است!) می‌گوید این کتاب به‌خودی‌خود فرشته است؛ یعنی می‌شود گفت هر مصحفی در هر خانه‌ای یک موکل است؛ منتها موکل سرد و ساکت و خاموش که به درد نمی‌خورد! باید فعال باشد؛ فعالش هم اول از ناحیه‌ی خدا باید باشد بعد از ناحیه‌ی ما! از ناحیه‌ی خدا این است که می‌گوید: «وِ بِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ»[2] ما دین را به‌حق نازل کردیم و به حق هم از آن محافظت می‌کنیم: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الْذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»[3]! این است چک‌های خدا در معرفی این کتاب! در تعبیری این کتاب در زندگی بشر این است که بزرگ‌ترین [صوت نامفهوم است دقیقه ۳:۳۰] خدایا، تو به این کتاب بها دادی و به ما گفتی توکل کن طبق آیه‌ی توکل که خود توکل یک ریشه‌ای است از ریشه‌های توحید؛ شامل استخاره است، تفأل است! ما استخاره می‌زنیم، متأسفانه اشتباه در می‌آید، خراب می‌شود، طریق ناحقی را به‌جای حق نشان می‌دهد! این‌طوری است! خیلی بچه‌ها باید آماده شوند برای دین جدید که ان‌شاءالله همراه با کتاب جدید و سلطان جدید است از ناحیه‌ی آن آقا [صوت نامفهوم دقیقه ۴:۰۲]! چون همه‌چیز آماده شده است برای آمدن آقا؛ یعنی هر آنچه گفتند به‌عنوان پایانه‌ی غیبت، اتفاق افتاده است! در زمینه‌ی تهران (در کتاب علائم ظهور خواندیم) می‌گوید که در قرابت ری شهر بزرگی که به‌خودی‌خود مملکتی است ایجاد می‌شود به نام زوراء که این شهر نهایتاً در اثر ظلم و ستم خسف الارض می‌شود!

عرضم به حضورت که این خسف الارض که برای تهران تعبیر شده است، بعضی می‌گویند که در اثر زلزله‌ی هفت هشت ریشتر، زمین باز می‌شود و می‌رود داخلش، انسان‌ها و شهر می‌رود داخل زمین! درهرصورت به معنای گرفتن زمین است مثل خسوف (گرفتن ماه). خب این خسف یک معنایش این است که اهالی زمین‌گیر می‌شوند! الآن زمین‌گیر شدند در اثر هوای بد، [صوت نامفهوم] بیماری‎های جدید که تهرانی‌ها می‌گیرند در اثر آب آلوده [صوت نامفهوم] در اثر بی‌پولی، گرانی، اقتصاد خراب و از همه مهم‌تر بدبینی و سوءظنِ مردم نسبت به خدا که در اثر این است که به نام خدا با همه‌چیز بازی می‌شود! پس این خسف الارض یعنی چیزی که الآن رسیدیم به آن‌که حالا امروز باشد، فردا باشد! [صوت قطع شده است]

[1]– سوره‌ انعام، آیه‌ 59

[2]– سوره‌ اسراء، آیه‌ ۱۰۵

[3]– سوره حجر، آیه ۹