بسم الله الرحمن الرحیم
سلامعلیکم
آنچه در این روز «ملاك» است «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ»[1] است كه هر روز براي خويش معنا و مفهوم و طلیعهای دارد و امروز نيز با فاكتور «کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا» روبرو هستيم كه معنايش این است كه هر روز عاشورا است؛ همهی چهارچوبهای عاشورا ملاك است و همهی قضاياي ابیعبدالله مطرح است!
اینکه همهی روزها عاشورا است يعني همهی روزها گريه كنيم و همهی روزها روضه بخوانيم؟ معنايش این است كه همهی روزها همان ابعادي كه 1400 سال قبل بوده، تا غيبت هست جريان دارد و سَرَيان دارد! امام حسين كشته نشد مگر آنکه حق پايمال شد و عدالت ذبح شد و بیعدالتی مطرح شد! اینها چهارچوبهای غيبت است؛ يعني همان ادلهای كه براي ابیعبدالله بوده، تا الآن ادامه داشته است. چرا بايد بهترينِ خلق خدا که امام معصوم است بدون جرم و گناه، بدون وسايل دفاعي، با انواع مظالم و فجايع كشته شود و هیچکس به كمكش نيايد و خودش واحدهاي اسم اعظم دارد، خودش هم به خودش كمك نكند؟
اينجا است كه میگوید: «فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ»[2] در داستان اولياء عبرتگاههايي است كه بايد پند بگيريد! آنچه را كه امروز ما میگیریم از ابیعبدالله، این است كه خانهی غيبت كه زمان ايشان بوده و تا الآن ادامه پیداکرده، منزلي است كه فاسد میکند خوبها و خوبیها را و توليد میکند شر و شرور و شرها را! اینکه امام حسين، عالیترین مقام حقيقي و حقوقيِ آفرينش بر زمين افتاده و التماس میکند: «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی؟»، اين عجز كلي و زبونيِ نهاييِ زمان را میرساند نه اینکه حقارت و صغارت ايشان را نشان بدهد!
ايشان میگوید آيا كسي هست كه حق را بفهمد و بپذيرد و به طلبش بيايد و كمكش كند؟ گوشها كر بود! چرا؟ چون غيبت است! چشمها كور بود! تمام اين افرادي كه در آنسو ايستاده بودند براي قتال، تمام يا شيعيان مرتضي علي بودند (اهالي كوفه بودند: همانهایی كه نامه نوشتند، فدايت شوم داده بودند) يا مسلمان بودند و پيرو جد اين حسين بودند و شب عاشورا هم نماز شب خوانده بودند، قرآن خوانده بودند، ضجه زده بودند! چي باعث شد تا نماز آنها چشمشان را به حقايق باز نكند؟ قرآن خواندنِ آنها گوشهایشان را به واقعیتها نگشايد؟ چي باعث شد؟ چي باعث شد كه امام حسين را به اين خوبي نبينند، در خوبي نبينند، ملاكِ بد ببينند؟ اگر زمانِ خير باشد، امام حسين را بايد قطعهقطعه كرد يا بايد روی سر گذاشت؟ زمان زمانِ شر بود! همهچیز در زمان شر، شر میشود! وقتي در ظرفي كه داخلش نجاست حمل میکنند عطر بريزند، آن عطر هم بوي نجاست میگیرد! داخل ظرف طلاكوب شده نجاست بريزند، چه كسي رغبت میکند دست به اين ظرف بزند؟ گاهي ظرف خراب است، گاهي مظروف خراب است، گاهي هر دو خراب است.
استعداد غيبت خراب كردن خوبیها است! خدا خوب است، خدا خير است، خدا شر ندارد، خدا بد ندارد ولي توليدات خدا در زمان غيبت بد میشود! خدا شيطان و شيطنت ندارد ولي استعداد اين ظرف ايجاب میکند كه شيطان باشد، شيطنت باشد! بنابراين امروز درد اصلي ما غيبت است! امروز اگر خواستيد براي حسين گريه كنيد، براي غيبت گريه كنيد! براي نكبتِ غيبت! حسين معلول است و علت غيبت است! قتل ابیعبدالله معلول است و علتش تداوم غيبت است! چون غيبت است، آدمكشي مجاز است، بد كردن حلال است، زشتي خوب است و همهچیز جاي خود را تغيير داده است!
امروز اگر جگرتان سوخت براي جناياتي كه به ابیعبدالله و بچههایش وارد شده است، گريه كنيد براي خودتان كه اسيران غيبت هستيد! غيبتي كه هر روز حسيني را بر زمين میزند و يزيدي را علم میکند! اگر دعا میخواهید امروز بكنيد، براي اختتام غيبت دعا كنيد! تمام بلاهايي كه سر اهلبیت آمده به خاطر غيبت است! امام عصر، (خونخواه ابیعبدالله) امروز عالیترین مقام حقيقي و حقوقي عالم است، قویترین است، تمام امكانات را در دست دارد ولي نشسته و دستش بسته است! او هم گريه میکند! او گريه میکند با همهی توان؛ تو هم گريه میکنی با همهی ناتواني! چه فرقي است بين او و تو؟ به خاطر زمان است؛ زمان غيبت است! در غيبت تمام صفات عالي الهي تعطیلشده، تمام اسماءالحسنی به تعطيلي رفته؛ شيطان فعال است، شيطان حاكم است!
امروز درد من و تو ابیعبدالله نيست چون ابیعبدالله هم دردمندِ غيبت است. اگر ظهور بشود جنايت میرود، ظلم میرود، فجايع میرود! اگر فرج بشود فرجِ ابیعبدالله اول میشود. شنیدهاید كه امام عصر میآید احقاق حق میکند؛ قتلهي جدش را از خاك برمیدارد، زنده میکند و مجازات میکند؛ قاتلين مادرش فاطمه را مجازات میکند. اين دستي كه بر سينه میزنی وامصیبتها است به خاطر زمان که ای واي! يك عاشوراي ديگر آمد و هنوز هم آفتاب در غيبت طلوع كرده است!
امروز دعایتان از پردهی دل براي رهايي از غيبت باشد! «امالفساد» غيبت است! «امالمصائب»، غيبت است! كليد تمام بدبختیها از هزاران سال غيبت است! قبل از اینکه حسين را بكشند، فاطمه را كشتند؛ قبل از اینکه فاطمه را بكشند، نبوي را كشتند، يحيي را سر بریدند، زکریا را به دو نيم كردند. تمام اینها به خاطر این است كه خدا اذن نمیدهد به احقاق حق؛ حق مرده و بايد بميرد تا ظهور! براي احقاق حقوقتان اگر دعا میکنید بدانيد كه دعایتان مستجاب نمیشود چون تداوم غيبت به معني خراب كردنِ همهی دعاها است، خفه كردن همهی نالهها است!
از خدا بخواهيد، خدايا، بس است دیگر! مگر ثارالله نيست يعني خون جوشان؟ اين خون كِي بايد از جوشوخروش بیفتد؟ وقتیکه فرزندش بيايد! چرا اراده نمیکنی به آمدن فرزندش؟ تا كِي بايد اشك بريزيم براي جرائمي كه تداومگرِ مصائب ابیعبدالله است؟ بعد از حسين فرزندانش را كشتند. زینالعابدین جگرگوشهی حسين است؛ به اسارت بردند، غل و زنجيرش دادند، استخوانهایش را آب كردند! امام باقر نوهی حسين است؛ چهقدر آزارش دادند، به قتل رساندند او را! امام صادق فرزند حسين است؛ او را كشتند! امام كاظم فرزند حسين است؛ به سياهچالش كشاندند، درودیوار زندان بغداد شاهد نالههای بابالحوائج است! امام رضا را كشتند؛ فرزند حسين است! امام جواد را، امام هادي را، امام حسن عسگري را، همینطور ادامه پیداکرده!
از خدا بخواهيد قائلهی غيبت را امروز به خون ابیعبدالله به پايان برساند! به نالههایی كه امروز بعدازظهر، از جگر آتشگرفتهی زينب بلند شد بر سر تَلِّ زينبيه كه دستهایش را بر سرش میکوبید و میگفت يا جَدا، ببين! عزيزت را تکهتکه كردند! خیمههایش را آتش زدند! خانههایش را غارت كردند! فرزندانش را به زنجير كشيدند! وامحمدا! واعليا! به آن نالههایی كه امروز بعدازظهر بلند شد! به آن اشکهایی كه آن بچههای بیپناه امروز بعدازظهر میریزند! دامنهای آتشگرفته! خیمههای سوخته! اینها را به خدا يادآور كنيد! بس است دیگر! اگر میخواهید كه قائلهی ابیعبدالله به پايان برسد و اِلا «کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا» هر روز یک عاشورایی سر میگیرد!
هر وقت دلت سوخت براي تکتک روضهها و مقاتل ابیعبدالله، از خدا بخواه كه خداوند الساعه (يعني فردا دير است) همين امروز ریشهی غيبت را بكند و ظهوري كه وعده داده به همه را محقق کند! امام صادق وقتي روضهی جدش حسين را میخواند، بعدش سر به ديوار میگذاشت و آن مناجات معروفي كه میدانید را میخواند: «وَ لِکُلِ اُناسٍ دَوْلَةٌ یَرْقُبونَها وَ دَوْلَتُنا فِی آخِرِ الدَهْرِ تَظْهَرُ»؛ يعني تا دولت ما نيايد همين آش و همين كاسه است! به نالهی امام صادق خدا را قسم بدهيد كه میگفت: «سَیَّدی، غَیبتُكَ وَصَلَتْ مَصابِی بِفَجایِعِ الْاَبَد»! فاجعهها ادامه دارد؛ تنها قائلهی ابیعبدالله نبوده، همینطور ادامه پیداکرده! اینهمه امامزاده در كوه و درودشت چیست؟ اینها بعد از حسين هستند؛ تمام را كشتند! نسل ابیعبدالله را در زندانها نابود كردند، در سیاهچالهها بردند! دعا كنيد غيبت تمام شود! مشكل يزيد نيست، مشكل غيبت است! مشكل حسين نيست، مشكل غيبت است!
اميدوارم انشاءالله امشب كه شام غريبان ابیعبدالله است، خداوند ورق را برگرداند به آن صفاتي كه خدا به آنها تعصب دارد مثل صفت لطيف! «أَلا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِیف»[3] شماها را آدمكش خلق نكرده، شماها را شکنجهگر خلق نكرده. خدا شما را لطيف خلق كرده، نازتان كرده! «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِين»[4] خدايا، تو تعريف كردي از خلقت ما! اين بود تعريف تو؟ «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ»[5] اين احسن تقويم است؟ همه دربوداغان هستيم، همه نابود هستیم، همه بیچاره هستیم، همه فقير هستيم، همه ذليل هستيم، همه زير پا هستيم! این است؟ به اين افتخار میکنی؟ به اين خلقت؟ «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ»[6] این است؟ ته تهش اين بود؟
از خداوند بخواهيد كه خداوند رحم كند به اشكي كه امروز بقیةالله میریزد در روضهی جدش كه میگوید ایکاش بودم! «یالَیتَنی کُنْتُ مَعَکْ فَأفُوزَ فَوْزاً عَظیما» را اولش امام زمان میگوید و بعد شما در زيارت عاشورا میگویید! به آن آرزويي كه ابیعبدالله داشت كه لحظهی آخر میگفت فرزندم مهدي، كجایی كه بیایی و به آن آرزويي كه امام عصر دارد که «يا لَيْتَني كُنْتُ مَعَكْ»، خدايا امشب ورق را برگردان و این هفتهی شرالازمنه را به پايان برسان و براي همهی منتظران و مستضعفانِ داغیِ ابیعبدالله و اهلبیت، اين هفته را هفتهی ظهور و فرج قرار بده!
[1]– سوره الرحمن، آیه 29
[2]– سوره یوسف، آیه 111
[3]– سوره ملک، آیه 14
[4]– سوره مؤمنون، آیه 14
[5]– سوره تین، آیه 4
[6]– سوره اسراء، آیه 70