این کلید رسیدن به خدا کلمه‌ی طیبه‌ی «لا إِلهَ إِلَّا اللَّه» است. در این کلمه ابتدا نفی تمام تعلقات بشر به هرچیز و هرکس می‌شود، می‌گوید: «لا إِلهَ»؛ بعد که همه‌چیز قیچی شد، از همه‌چیز ناامیدی به بار آمد، از همه‌چیز قطع امید شد، می‌گوید: «إِلَّا اللّه»!

در این موقعیت هم برای یقین باید آلایش‌هایی را که یک عمر بر انسان سایه انداخته و مانعِ دیدِ درست شده، آن‌ها را انسان تحت عنوان تخلیه از خودش دور کند و این میسر نمی‌شود مگر این‌که انسان برسد به این‌که یافته‌هایش تاکنون سیرش نکرده است، ارضایش نکرده است، اشباعش نکرده است و این دانستنی‌ها و پیدا شده‌ها دردش را دوا نکرده است و همچنان باید به‌سوی تعالی و ترقی پرواز کند و این از طرف خود خدا است! ابتدائاً انسان می‌تواند ذکر بگوید؛ چه ذکر فارسی چه دعایی. فارسی همان درد دل است که با خدا می‌کند در مقاطع مختلف؛ مخصوصاً هنگامی‌که انسان خسته می‌شود از زندگی تکراری، درمانده می‌شود از پیچ‌وخم‌های سرنوشت که او را مستأصل کرده است! آن بهترین زمانی است که از خدا استعانت بجویی و خداوند هم قول داده که بشر را هدایت کند! خودش گفته است که: «الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ»[1]. ابراهیم می‌گفت آن‌کسی که مرا آفرید، همان دستم را می‌گیرد و مرا به سرمنزل مقصود می‌رساند!

من به‌عنوان یک همراه، با دعای خودم کمکت می‌کنم که ان‌شاءالله (در این چله‌ای که بسیار مهم است، چله‌ی تقرب است، چله‌ی قربان است و مختص خداوند است، برای شناخت خدا است و برای نزدیک شدن به خدا است!) ان‌شاءالله این ناله‌ها و عریضه‌ها جواب بدهد و تا قبل از اتمام تاریخ قمری که چله‌ای از آن مانده است، ان‌شاءالله به حقایق برسی!

الآن همان ذکرهای عربی و دعایی‌اش «اللَّهُمَّ قَرِّبْ وَسِیلَتِی» است و دیگر این‌که «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِ نَفْسَکَ» که دعا است که تعقیب نماز خوانده می‌شود که چهار بند کوچک دارد و بعد هم دعای زبان حال همین است که انسان وقتی‌که بن‌بست‌ها می‌رسد در زندگی، به چه کنم چه کنم‌ها می‌رسد، (که بسیار است! در همه‌ی مسائل و مقوله‌ها انسان به خطوط قرمزی می‌رسد که تاریکی مطلقِ فردا را نشان می‌دهد! نه می‌تواند تشخیص بدهد و از این‌طرف هم مجبور است گذر کند، عبور کند از این خطوط؛ یعنی منظور همان سوارشدن بر ثانیه‌شمار زمان است که ناچاراً ما را به سمت آینده می‌کشاند و می‌برد.) ان‌شاءالله امیدواریم که دستت را بگیرد!

ببینید درگیری‌ها معلول همان برنامه‌ریزی روز الست است که آمدیم به اینجا! خدا بستر ساخته که شما چه‌کاره بشوید، به کجاها بروید، چه دریافتی‌هایی داشته باشید، دخل‌وخرج چی باشد! پس باز هم باید به خدا رجوع کنیم! در قالب «إِنَّا لِلَّٰهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»[2] مرتب در هر خلوتی، در هر فشار زمانی و مکانی به خدای خودت بگو که هدایتم کن! کمکم کن و نگذار به‌سوی خداهای کاذب و دروغین بروم! چون انسان در اثر فشارِ زیاد و نداشتن جواب از ناحیه‌ی فطرت و وجدان، کم‌کم به سمت خداهایی می‌رود که باعث دردسرش می‌شوند و او را بیشتر اذیت می‌کنند! ان‌شاءالله برایت دعا می‌کنم! [صوت قطع شده است] چون تندخویی یا بی‌صبری باعث می‌شود انسان روحش، پروازش کند شود.

[1]– سوره‌ شعرا، آیه‌ 78

[2]– سوره‌ بقره، آیه‌ 156